برایم صدا صرفاً ابزاری فنی نیست، بلکه بخشی از روایت سینمایی بهشمار میآید، عنصری که میتواند فضا، احساس و حرکت قصه را شکل دهد و تأثیر مستقیمی بر درک مخاطب از جهان فیلم بگذارد جوان آنلاین: محمدحسین ابراهیمی، طراح صدا در سینما و تلویزیون با اشاره به فعالیتهای اخیر خود گفت: امسال با هشت اثر در بخش اصلی و دو اثر در بخش «نگاه نو» جشنواره فیلم کوتاه تهران حضور دارم.
«دریچه»، «هایکپی»، «سرخرنگ»، «آدمک»، «چشمبسته»، «لونا» و «این پسر به یک کدی نیاز دارد»، فیلمهای ابراهیمی در بخش رقابتی اصلی جشنواره هستند و دو فیلم «تهنشین» و «لست» نیز در بخش استعدادهای تازه یا همان نگاه نو به نمایش درمیآیند.
ابراهیمی در گفتوگو با «جوان»، درباره اهمیت صدا در روایت و فیلم کوتاه گفت: در برخی از فیلمهایی که روی آنها کار کردهام، صدا نقش پیشبرنده روایت را داشته است. در بعضی از آثار، فضاسازی صوتی نه تنها مکمل تصویر است، بلکه خود روایت را جلو میبرد و تأثیر مستقیمی بر قصه دارد. نمونه برجسته این موضوع در فیلم «دریچه» است و پس از آن میتوان به آثار «سلامون»، «سرخرگ» و «هایکپی» اشاره کرد.
این هنرمند درباره فیلم «دریچه» گفت: فضای خارج از قاب در این فیلم نقش پررنگی دارد و باید برای مخاطب باورپذیر میشد. در این فیلم لازم بود حجم صدایی که از یک دریچه وارد قاب میشود، بهگونهای طراحی شود که بیننده احساس کند واقعاً صدا از همان منبع شنیده میشود و بتواند با کاراکتر اصلی همراه شود.
ابراهیمی در ادامه به چالشهای فیلم «سلامون» اشاره کرد و گفت: این فیلم در منطقهای جنوبی و نزدیک به دریا روایت میشود و بسیاری از سکانسها در کنار ساحل فیلمبرداری شدهاند. در چنین فضایی، کنترل حجم صدا اهمیت زیادی دارد تا دیالوگها بهدرستی شنیده شوند و مفهوم آنها برای مخاطب واضح باشد. زمانی که صحنهها شامل تیراندازی، موج دریا، دویدن یا موسیقی هستند، کار میکس دشوارتر میشود و نیاز به دقت بسیار بالایی دارد.
او در بخش دیگری از سخنانش به تفاوت آثار پرتحرک و فیلمهای آرامتر پرداخت و توضیح داد: نمیتوان گفت فیلمهایی مانند «لونا» که فضای آرامتری دارند، کار سادهتری هستند. طراحی صدا در فیلمهایی با سکوت بیشتر مانند «لونا» یا «چشمبسته» به ظرافت و دقت زیادی نیاز دارد. هرچند چشمبسته اثری رئال است، اما لونا در سبک فانتزی ساخته شده و فضاسازی صوتی در آن بهشدت دشوار و نیازمند میکس سنگینتری بود.
ابراهیمی تأکید کرد: برایم صدا صرفاً ابزاری فنی نیست، بلکه بخشی از روایت سینمایی بهشمار میآید، عنصری که میتواند فضا، احساس و حرکت قصه را شکل دهد و تأثیر مستقیمی بر درک مخاطب از جهان فیلم بگذارد.
این طراح صدا با تأکید بر اهمیت کیفیت پخش آثار در سالن سینما گفت که برای او صداگذاری تنها به مرحله استودیو محدود نمیشود. او در این باره توضیح داد: برای من صداگذاری فقط مربوط به حضور در استودیو نیست، بلکه پخش فیلم در سالن سینما برای مخاطب اهمیت بسیار زیادی دارد. به همین دلیل از مدتها پیش از آغاز جشنواره پیگیر مسائل فنی بودیم و حتی در ایام برگزاری جشنواره نیز با دستاندرکاران از جمله آقای مداح و آقای جودکی همکاری داشتیم تا کیفیت صدا به حد قابل قبولی برسد. هدف ما این بود که مخاطب در زمان تماشای فیلم دچار آزار شنیداری نشود و فیلمساز نیز آسیب نبیند، چراکه وقتی صدا گویا و واضح نباشد، تمام زحمات فیلمساز تحتتأثیر قرار میگیرد.
او ادامه داد: تمام تلاش ما بر این بود که در جریان اکرانها، مدیریت درستی بر شرایط پخش داشته باشیم و با همکاری تیم جشنواره به کیفیتی مناسب برسیم. خوشبختانه در این مسیر همراهی خوبی شکل گرفت تا بتوانیم تجربه تماشای بهتری را برای مخاطبان فراهم کنیم.
ابراهیمی در توضیح علت برخی مشکلات صوتی در سالنهای نمایش گفت: این اتفاق دلایل مشخصی داشت. مجموعه ایرانمال سالهاست میزبان جشنوارهای نبوده و بیشتر پذیرای مخاطبان عمومی است، به همین دلیل سیستم پخش صدا در سالنها رسیدگی تخصصی نداشت، اما اکنون در جشنواره فیلم کوتاه، مخاطب ما از میان فیلمسازان و علاقهمندان جدی سینماست؛ کسانی که خانواده فیلم کوتاه را تشکیل میدهند و از سواد رسانهای، بصری و درک روایی بالایی برخوردارند. بنابراین پخش آثار برای این مخاطبان نیازمند استاندارد بالاتری است. در نهایت توانستیم به یک استاندارد اولیه در پخش برسیم تا فیلمها با کیفیت قابل قبولی نمایش داده شوند.
ابراهیمی با اشاره به دشواری طراحی صدا در فیلمهایی با فضای آرامتر نیز بیان کرد: نمیتوان گفت فیلمهایی مانند لونا که در سکوت بیشتری روایت میشوند، کار سادهتری دارند. طراحی صدا در چنین فیلمهایی از جمله «لونا» یا «چشمبسته»، به دقت و ظرافت زیادی نیاز دارد. هرچند چشمبسته اثری رئال است، اما لونا در فضایی فانتزی ساخته شده و فضاسازی صوتی در آن دشوارتر و نیازمند میکس سنگینتری بود.
ابراهیمی با تأکید بر تفاوتهای تجربه صداگذاری در سینمای کوتاه و بلند توضیح داد: برای من بهعنوان طراح صدا، تفاوت ویژهای بین فضای مستند، فیلم کوتاه و سینما وجود ندارد. مهمترین نکته آشنایی با بخشی است که فیلم در آن دیده میشود. فیلمها و سریالهای تلویزیونی الزاماتی دارند و فضای اکران آنها با سینمایی که مخاطب عام دارد، تفاوتهایی دارد، اما وقتی صحبت از سینمای کوتاه میکنیم، مهمترین مخاطب ما همان خانواده سینما و گروهی است که فیلمها را میبینند، از دیدن آنها لذت میبرند و در صورت نیاز به نقد، آن را به درستی بیان میکنند.
او ادامه داد: این تفاوت در مقایسه با سینمای بلند که گیشه و مخاطب عام دارد، کار ما را دشوارتر میکند. در سینمای کوتاه، درصد خطای ما باید بسیار پایین باشد، طراحی صدا باید گویا و فضاسازی صوتی کاملاً پیشبرنده فیلمنامه باشد. در تایم کوتاه، گاهی بین ۷ تا ۳۰ دقیقه باید قصهای تعریف شود که مخاطب همراه ما باشد و حس حضور در داستان را داشته باشد. به همین دلیل طراحی صدا در فیلمهای کوتاه، حتی از سینمای بلند هم ویژهتر و چالشبرانگیزتر است. گاهی یک فیلم کوتاه نیاز به زمان و دقت بیشتری در صداگذاری دارد و سختگیری کارگردانها نیز در این زمینه بالاتر است.
این هنرمند درباره کیفیت فیلمها و رقابت در جشنواره امسال گفت: امسال رقابت بسیار سخت و سنگین بود. فیلمسازان قدیمی و شناخته شدهای مانند بهمن بهرام، محمد رحمتی و آرمان و همچنین دوستانی که سالهای گذشته فیلم داشتند، مانند ابراهیم شهبازی و حمید یوسفی حضور داشتند. به همین دلیل رقابت بین آثار بسیار فشرده بود. امسال فیلمهای برجستهای مانند «۲۱» و «خداحافظ آشغال» نیز ارائه شد که سطح رقابت را بالا برد و هیئت داوران باید در شرایط دشواری انتخاب کنند.